طول عمر حضرت مهدی؛ دلايل عقلی و روایی
مذهبی
صراط 110
نگارش در تاريخ یک شنبه 26 مرداد 1393برچسب:طول عمر حضرت مهدی؛ دلايل عقلی و روایی, توسط اسماعیل بامری

طول عمر حضرت مهدی؛ دلايل عقلی و روایی

طول عمر حضرت مهدی؛ دلايل عقلی و روایی

یکی از مسائل مهم در مبحث مهدویت كه همواره مورد توجه بوده است، مسأله طولانی شدن عمر آن امام عزیز می باشد. این امر توسط شبهه افكنان راجع به وجود مقدس حضرت بقیة الله عجّل الله تعالى فرجه الشریف از یك سو و دانشمندان پیرو مكتب اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام كه در صدد پاسخگویی و صیانت از حریم پر افتخار تشیع برآمده اند، از سوی دیگر مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است. در اینجا به اجمال در این باره توضیحاتی پیش روی شماست.

بررسی مساله از نظر علوم تجربی

امراض جسمی و روحی محدود كننده عمر انسان

خدای متعال كه انسان را آفریده است به هیچ وجه مدت درنگ انسانها در دنیا و به عبارت دیگر عمر آنها را مساوی یكدیگر قرار نداده است. از طرفی همانطور كه تجربه و علم ثابت نموده است، مدت عمر انسانها با عوامل طبیعی رابطه ی مستقیم و تنگاتنگی دارد. در دنیایی كه ما زندگی می كنیم تا كنون تعداد زیادی از انواع مختلف میكروبها، باكتریها، ویروسها و سایر عوامل كه در چرخه ی حیات فعالیت دارند، شناخته شده اند. برخی از عوامل این مجموعه برای حیات بشر خطرناك بوده و زندگی او را تهدید می نماید ولی در عین حال وجود آنها برای چرخش اكوسیستم طبیعت كه توسط علم ناقص بشر آسیب دیده است، لازم و ضروری می باشد تا سطوح تخریب شده توسط بشر را ترمیم نماید. علاوه بر این امور، امروزه وجود انواع سموم مختلف و مضرّ كه با دخالت بشر در كره ی زمین پخش گردیده، به صورت امری غیر قابل انكار در آمده است. برخی از آنها به خاطر آلودگی هوا توسط كارخانجات عظیم، اتوموبیل ها، سایر وسایل حمل و نقل، غذاهای صنعتی و به طور كلی صنعت امروزی و ماشینی به وجود آمده اند. همچنین طبق آمارهای موجود صدها میلیون نفر از جمعیت كنونی كره ی زمین از بحران گرسنگی رنج می برند؛ این در حالی است كه بسیاری از مردم كره ی زمین از امكانات بهداشتی اولیه نیز محروم اند. مجموعه ی این عوامل باعث می شوند كه سایر دستگاه های حیات بخش بدن انسان در محدوده ای بسیار كوچكتر از توان واقعی خود قدرت فعالیت داشته باشند و پس از مدت كمی فرسوده گشته و از بین بروند. اگر مسائل روانی و فشارهای وارده بر روح انسان به خاطر انواع مشكلاتی كه بشر برای خود درست نموده است را به این مجموعه بیفزاییم اهمیت مسأله باز هم بیشتر می شود و اتفاقاً عوامل روحی در كوتاه كردن عمر انسان بسیار مؤثرتر می باشند و حتی حدود 80% امراض جسمی به خاطر امراض روحی می باشد؛ گرچه دانشمندانی كه تنها با بدن سر و كار دارند، این بیماری ها را تنها ناشی از عواملی كه خود در واقع تحت فرمان روح میباشند؛ یعنی سیستم عصبی میدانند، ولی حقیقت این است كه اعصاب نیز بخشی از جسم است و خود به همراه مغز تحت فرمان و متأثر از روح می باشد.

ممكن است گفته شود كه پس چرا در زمانهای گذشته نیز عمر بشر كوتاه بوده است؟ در پاسخ به این پرسش خواهیم گفت؛ اگر منظور گذشته های دور می باشد كه اتفاقا عمرها به اندازه امروز كم نبوده است؛ اما با توجه به نبود امكانات و مراكز ثبت احوال و اسناد، میزان عمر آنها به ما نرسیده است و البته سنّ شخصیتهای بزرگی كه از نظر اجتماعی سیاسی موقعیت ممتازی نسبت به سایرین داشته اند، توسط منابع دینی یا نقل سینه به سینه به ما رسیده است؛ كه نشان دهنده ی عمر طولانی آنها است و ما در قسمت بررسی نقلی به آن خواهیم پرداخت. اما اگر منظور گذشته های نزدیك است، كه این امر باز به خاطر ازدیاد جمعیت نسبت به قبل از آن و عدم قدرت بر دفع آفات سلامتی انسان ناشی از این ازدیاد جمعیت می باشد.

به هر حال صرف نظر از صحت و عدم صحت این نظریه در مورد گذشتگان، لااقل دانش امروزی ثابت نموده است كه چنانچه بشر این آفات جسمی و روحی را از خود بزداید، قادر خواهد بود مدت حیات خود را بیشتر نماید؛ علاوه بر آن همانطور كه عموم مردم جامعه نیز با تجربه یا هر وسیله ی دیگر دریافته اند، مرگ انسان علت می خواهد نه زندگی وی؛ لذا اگر به كسی خبر فوت شخصی را بدهند، او بی درنگ سؤال می كند؛ به چه خاطر؟مگر او چه مرضی داشت؟و خلاصه چه عاملی باعث مرگ وی گردید. و همینطور كه خود نیز شاهد هستیم، اكثر قریب به اتفاق مرگها در اثر امراض جسمی حتّی در افراد مسن می باشد. سكته های مختلف، حملات قلبی و انواع سرطانها در این امر دخیل می باشند.

اكنون پس از این مقدمات توجه شما را به ادامه مطلب با بیانی تفصیلی تر جلب می نماییم:

دلایل پزشكی بر امكان زنده ماندن حضرت ولی عصر علیه السلام در اعصار متمادی

تمام افرادی كه از دنیا می روند، مرگ هر یك به علت نوعی از بیماری است. بنیاد پزشكی بر این است كه انسانها در صورت مراعات نكات بهداشتی از تندرستی و سلامتی همیشگی برخوردار بوده و با جسمی شاداب و با نشاط سالیان دراز به سر خواهند بود و اگر جز این باشد، این دانشها بی حاصل می ماند. این حقیقت در مورد عموم سلولهای زنده مصداق دارد. بدین معنا كه هر گاه گروهی از یاخته های زنده از گزند حوادث ناگوار و عوامل كشنده مصون بمانند، سالیان دراز زندگی خواهند كرد.

دكتر كارل : مرور زمان عامل پیری نیست

دكتر آلكس كارل، زیست شناس و جراح و فیزیولوژیست شهیر قرن اخیر در كتاب انسان موجود ناشناخته در فصل پنجم به تفصیل در این باره سخن گفته و می نویسد اگر تركیبات محیط غذایی را ثابت نگه دارند، اجتماعات سلولی برای همیشه به فعالیت خود ادامه می دهند و اگر از افزایش حجم آنها جلوگیری نمایند هیچ گاه پیر نخواهند شد. وی كه در مؤسسه علمی راكفلر آمریكا به تحقیقات علمی مشغول بود، موفق گردید عضو قطع شده از حیوانی را بیش از حیات معمولی آن حیوان نگهداری كند؛ وی عضو قطع شده از بدن جوجه ای را مدت 8 سال زنده نگه داشت. این دانشمند نتیجه آزمایشات خود را به تفصیل بیان داشته؛ از جمله می گوید:

علاوه بر این كه سلولهای زنده در صورتی كه كمبود غذایی نداشته و میكروبها به آن نفوذ نكند، همواره زنده خواهند ماند، اضافه می نماید كه اجزاء مزبور نه تنها حیات دارند بلكه دارای نمو و تكثیر هم هستند همچنان كه اگر جزء بدن حیوان بودند نموّ و تكثیر داشتند و حتی می توان این نمو و تكثیر را با غذایی كه برایشان تهیه می شود اندازه گیری كرد نتایج تحقیقات دامنه دار این دانشمند بزرگ این است كه مرور زمان تأثیری در سلولها نداشته و عامل ضعف سیری آنان نیست. و كمترین اثری از پیری در آنها مشاهده نمی شود. پس معلوم می شود كه پیری علت نیست بلكه معلول و نتیجه است.

پیری علت نیست بلكه معلول است

دكتر نامبرده و افراد دیگری نیز همین آزمایشات را روی اجزاء قطع شده از جسم انسان مانند عضلات و قلب و پوست و كلیه ها نیز انجام دادند و ملاحظه نمودند تا مادامی كه غذای لازم به آن اجزاء برسد به حیات و نمو خود ادامه می دهند. دكتر كارل ضمن آزمایش كه درباره قلب یك مرغ انجام داد و آنرا در فضایی كه به مواد غذایی آغشته بود نگاه داشت؛ یكی از نتایج بزرگ علمی كه بدست آورد این بود كه گذشت زمان كوچكترین اثر ضعف و ناتوانی در آن قلب بوجود نیاورد و از اینجا دانشمندان استنباط كردند كه اگر مواد غذایی لازم و تمام احتیاجات یك موجود زنده به او برسد گذشت زمان كوچكترین اثر ضعف و پیری در آن بوجود نخواهد آورد.

ظاهراً اولین كسی كه آزمایش مذكور را روی اجزاء جسم حیوان انجام داد دكتر باب لوب بود كه او هم در مؤسسه علمی راكفلر كار می كرده و هنگامی كه در موضوع تولید قورباغه از تخمی كه تلقیح شده باشد، مشغول آزمایش بود ناگهان متوجه شد كه برخی از آنچه زمان درازی زندگی می كنند و بعضی زود می میرند و این قضیه باعث شد كه آزمایش را روی اجزاء جسم قورباغه به عمل آورد و در همین آزمایشها موفق شد كه تا مدت درازی آنها را زنده نگهداری كند، حال كه معلوم شد پیری علت نیست باید ببینیم چرا انسان می میرد و چرا مدت زندگی او محدود است.

پس چرا پیر می شویم؟

پاسخ این است كه اعضاء جسم انسان و حیوانات زیاد و مختلفند و بین آنها كمال و ارتباط برقرار است و حیات بعضی از آنها بر حیات دیگری تفوق و برتری دارد حال اگر یكی از این اعضاء به عللی ناتوان شده و مرگش فرا رسد مرگ بقیه اعضاء نیز فرا می رسد. شاهد ما بر این مطلب، مرگهای ناگهانی كه در اثر حمله میكروبها اتفاق می افتد، می باشد و همین موضوع باعث گردیده كه حد متوسط عمر از هشتاد سال كمتر باشد به خصوص كه برخی از اطفال در سن كودكی می میرند. نهایت چیزی كه تا حال ثابت شده این است كه علت مرگ این نیست كه فلان شخص 70 یا 80 سال عمر كرده؛ بلكه علت اصلی این است كه امراض و عوارض به یكی از اعضاء حمله می كنند و به واسطه ارتباط و اتصالی كه بین اعضاء برقرار است، با مرگ آن عضو، مرگ سایرین نیز فرا می رسد. پس هنگامی كه نیروی دانش توانست جلو عوارض را بگیرد یا از تأثیر آنها مانع شود دیگر برای زندگی چند صد ساله و یا چند هزار ساله مانعی نخواهد بود.

پزشك و دانشمند معروف آلمانی موسوم به گو فلاند معتقد بود كه مدت عادی زدگی بشر دویست سال است. فیزیولوژیست مشهور قرن 19 فلوگر آنرا تا 600 سال و جو بیكن انگلیسی تا هزار سال قلو داد كرده اند ولی هیچ یك از اینها دلیلی بر اینكه این مرزها قاطع باشد، ارائه نمی دهند. یكی از پزشكان می گوید: برای مدت زندگانی انسان حدی كه تجاوز از آن محال باشد معین نشده است. اعضاء بدن انسان جدا جدا برای یك عمر طولانی ساخته شده است. یكی از دانشمندان در مقایسه عمر انسان با سایر موجودات مطالعه فراوان كرده و ثابت نموده است كه بدن آدمی برای آن ساخته شده كه هزاران سال عمر كند.[1]

اعضاء جسم انسان استعداد زندگی نامحدود دارند

برخی از دانشمندان گویند : تمام اعضاء رئیسه جسم حیوان استعداد زندگی نامحدودی دارند و اگر حوادثی پیش نیاید برای انسان امكان دارد كه هزاران سال عمر كند.[2] ریمند ویرل استاد دانشگاه جونس مانس گوِِِید : اعضاء رئیسه جسم انسان استعداد و قابلیت خلود و دوام همیشگی

را دارد و این موضوع با آزمایشهای چندی ثابت شده است.[3] ممكن است این سؤال پیش آید كه اگر نظریه دو نفر از دانشمندان آسیب شناس دانشگاه كالیفرنیا را اضافه می نماییم؛ روی لی و والفورد گویند : پیری نوعی بیماری مزمن و طولانی ناشی از نقل مكان سلولها است؛[4] كه مراحل گوناگون پیری تابع قوانین وابسته به دگرگونی های فیزیولوژیكی از قبیل تغییر در توانایی ترشحات غده ها است و به هیچ وجه گرایش به سوی نا بودی ندارند. یكی از دانشمندان بزرگ عرب به نام مچینكوب عقیده داشت كه سمومات حاصل ا ز تخمیر میكروبهای روده و یبوست ممكن است باعث پیری شود و اگر بتوان آنها را از بین برد بر طول عمر اضافه خواهد شد. حتی از نظر علمی این مرض قابل جلوگیری است. و با همت كارشناسان و متخصصان زبده این كار در آینده عملی خواهد بود.[5]

بنابر آنچه كه گفته شد طول عمر امام زمان مخالف علم و عقل نیست؛ بلكه این گونه مطالب پیدایش بعضی از اكتشافات و دانشهای جدید را پیشگویی كرده و از موفقیت آنها خبر داده است. به این معنی كه این عقیده خود نشان دهنده این حقیقت است كه بشر پس از پایان پژوشهای علمی بالاخره خواهد توانست عمر طولانی به دست آورد.

بحث استثنائات

به فرض كه طول عمر امام عصر ارواحنا فداه كم نظیر و بی سابقه باشد (گوییم این مطلب تازگی ندارد) مگر نوابغ فكری و علمی و فنی و نظامی و هنری و روزشی و. . . بی نظیر و بی سابقه نیستند. لذا استبعادی نیست به عقیده ما راجع به حضرت بقیة الله نمی باشد. استثنائات در بین جانداران و گیاهان و طبیعت هم وجود دارند. كه ما نمونه هایی را بر می شمریم:

الف- جانواران :

برخی از نهنگ ها تا 1700 سال عمر كرده اند. دانشمندان شوروی (سابق) در جمهوری یاكوشك نزدیگ قطب شمال نوعی حلزون پیدا كرده اند كه از چندین هزار سال پیش همین قبل از تاریخ تا حال زنده مانده است.[6] ماهی هایی در اقیانوس اطلس واقع در شمال اورپا دیده شده اند كه عمر 3 میلیون ساله دارند و مار ماهی هایی كه چند هزار سال وجود دارند. در حالی كه جنبندگان هم روی زمنین وجود دارند كه عمرشان چند لحظه بیشتر نیست.[7]

ب_ گیاهان :

در مكزیك یك درخت سروی وجود دارد كه عمرش 2000 سال است. در آمریكا درختی به نام مادر جنگل وجود دارد كه درازای آن 300 قدم است (سیاحان جدید 400 قدم نوشته اند). قطر ساق آن نزدیك زمین 300 قدم و ضخامت پوست آن 18 انگشت است.

در كالیفرنیا درخت كاجی هست به طول 300 قدم كه محیط آن 30 قدم می باشد و عمرش 6000 سال است. عجیب تر از آن درختی در شهر اوروتاوا در جزیرة تتریف كه یكی از جزایر كانادا است می باشد كه در دریای آتلانتیك واقع است. (معروف به جزایر خالد). محیط این درخت به قدری است كه اگر 10 نفر دور آن دستهای خود را باز كنند , باز تمام ساق آن را احاطه نمی نماید. صاحب آیات البینات گوید: اكنون كه سال 1882 میلادی است 482 سال است كه آن جزیره كشف شده و آن درخت عظیم در موقع كشف جزیره به همین ترتیب كه اكنون وجود دارد بوده و هیچ تفاوت و تغییری در منظره آن پیدا نشده و چون نموّ اینگونه درختها بسیار كند است (كه از نموّ درختهای كوچك همین نوع معلوم می شود ) در این صورت خدا می داند چقدر قرنها گذشته تا درخت :«عندم» اورتاوا به این اندازه از عظمت و قطر رسیده.

یكی از دانشمندان گیاه شناس در تعیین عمر این درخت اظهار عجز كرده می گوید : فهم بشر از كشف این راز عاجز است و نمی تواند به بقریب هم بفهمد كه «عندم اورتاوا» چند سال عمر كرده است. همین قدر مسلم است كه این نهال كهنسال قرنها پیش از خلقت انسان در كار نشو و نما بوده تا به این اندازه در آمده است. عجیب تر این كه دانشمندان گیاه شناس عندم اورتاوا را از صنف درخت نمی دانند بلكه از جنس گیاه می شمارند و از نوع رستنیهای رنبقی یعنی گیاهانی كه پیاز دارند (مثل پیاز گل نرگس و سنبل) می دانند. از این گیاه باید قدرت آفریدگار توانا را درك كرد كه هر پیاز زنبق خزانه ی اسرار حكمتها است. در این بحث باید از گیاهان نام ببریم كه گوشت خوارند و پرندگان و حیوانات و بلكه انسانها را شكار می كنند.

در مناطق استوایی درختانی وجود دارند كه اگر رطوبت پای آنها نخشكد الی الابد جوانه و شاخه باطراوت می زنند و برای همیشه زنده اند.

ج_ در طبیعت:

تمام مایعات در اثر حرارت حجم شان زیاد و بر اثر برودت كم می گردد. در حالی كه آب از این قانون مستثنی بوده و در چهار درجه حرارت كمترین حجم را خواهد داست و از چهار درجه خواه حرارتش بیشتر گردد و یا كمتر حجم آب زیاد می شود و اگر غیر از این بوده, در زمستان حجم آب دریاها و اقیانوسها بر اثر برودت كم می شد و در وضع جوّی دنیا مؤثر بود حال به آن كسانی كه طول عمر امام زمان علیه السلام را بعید می دانند و انكار می كنند باید گفت: چگونه است كه در عالم نباتات و حیوانات و طبیعت استثناء وجود دارد و عمر استثنایی حیوانات و نباتات را قبول دارید امّا در مورد امام زمان كه ولی خداست عمر استثنایی را قبول ندارید؟

اگر كسی خداشناس هم نباشد از روی وضعیتی كه در عالم طبیعت وجود دارد حق ندارند طول عمر یك نفر را انكار كنند و آنرا نپذیرند و اگر هم كمی خداشناس باشند و به قدرت او به اخبار پیامبران ایمان داشته باشند چطور می توانند طول عمر آن حضرت را نپذیرند. آیا از قدرت خدا به دور است, آنها كه اژدها شدن عصای حضرت موسی و متولد شدن حضرت عیسی بدون پدر را قبول دارند چگونه طول عمر فرزند پیامبر را قبول نمی كنند.

اثر محیط، دارو و غذا

با پیشرفت علم پزشكی اخیراً دارویی كشف شده كه می تواند بر عمر موجود زنده بیفزاید مانند لیوسترول كه عمر بعضی از موجودات زنده را تا 2 برابر می رساند. یك نوع گیاه به نام ساپر و منیا مگستا را در دانشگاههای آمریكا با تغییر غذا عمرش را به چند صد برابر رسانده اند.

یك دكتر انگلیسی در ضمن مقاله مفصلی نوشته است كه بعضی از دانشمندان موفق شده اند كه عمر نوعی حشره میوه را 900 برابر عمر طبیعی افراد آن نوع گردانند. این موفقیت در اثر آن بوده كه آن حیوان را از سموم و دشمنان حفظ نموده و محیط مناسبی برایش فراهم ساخته است. پس معلوم می شود كه انسان نیز در محیط مناسب و با تغییر امام غایب صلوات الله علیه از پیامبر اكرم و سایر ائمه علیهم السلام نقل شده مراجعه كنیم خواهیم دید كه نوع زندگی امام را بر طریق خارق العاده معرفی كرده اند و البته خارق العاده غیر از محال است و از نظر علمی نیز هرگز نمی توان خارق العاده را محال دانست و یا آنرا نفی كرد.[8]

اعتقاد بشر به امور طبیعی و عادی

انسان در محیط زندگی خود به یك سلسله از امور عادت نموده و اگر واقعه ای را بر خلاف آنچه كه به آن عادت كرده است بشنود آنرا بعید دانسته و یا اینكه غیر ممكن می پندارد.

فلاسفه گویند: كارهای طبیعت مشتمل بر غرایب و نوادر است و امور غیر عادی زیادی دیده می شود و چون این امور مانند مسائل ریاضی تحت ضبط نیست لذا باید انسان هر چیز عجیبی می شنود اگر دلیل علمی و قطعی بر محال بودن آن نداشته باشد، آنرا انكار نكند. باید به این امر توجه نمود كه علم بر كلیه امور احاطه نداشته و بسیاری چیزها را هنوز نمی دانیم.

در اینجا باید سؤال كرد كه كدام دلیل عقلی و منطقی وجود دارد كه عمر طولانی محال و غیر ممكن است. آیا تا به حال هیچ كتابی خوانده اید ك میزان عمر انسان را تعیین كند؟ كدام دانشمند و یا فیلسوف میزان عمر انسان را تعیین نموده است ؟ اكنون برای اینكه امور عادی را با غیر طبیعی مقایسه كنیم مثالی می زنیم. دانه های گندم معمولی را تا یكی دو سال بیشتر نمی توان در انبار نگهداشت و در صورتی كه اگر آنرا در سنبل نگهداری كنیم 70 یا 80 سال باقی می مانند و امكان بیشتر ماندن هم وجود دارد. چنان كه در اهرام مصر گندمهایی در سنبل بدست آورده اند كه سالم بوده و خاصیت باروری داشته اند یعنی مقداری از آنها را كاشته اند و سبز گردیده اند. اینها از همین گندمهای معمولی است كه بیش را 2 سال در انبار نمی ماند ولی با تغییر شرایط 2000 برابر شد؛ زیرا گندمهای بدست آمده در اهرام مصر مربوط به چهارهزار سال قبل بوده است.

اعتراض كلیمیان و مسیحیان در مورد طول عمر امام زمان علیه السلام شگفت آور است؛ زیرا آنان در كتب آسمانی خود مطالب خارق العاده و غیر طبیعی را درباره پیامبران خود به عنوان معجزه پذیرفته اند و در این موارد هر جوابی به ما بدهند ما نیز همان جواب را به آنها خواهیم داد. بنابراین از نظر علمی و امكان واقعی هیچ بعید نیست كه در شرایط دیگری انسان هزاران سال عمر كند؛ زیرا این امر غیر طبیعی از نظر عقلی محال نبوده و دلیل قطعی بر انكار آن نیست.

بررسی مسأله از نظر قرآن و روایات

با مراجعه به منابع اسلامی در می یابیم كه انسان از دو نوع اجل (لحظه ی پایان عمر) برخوردار است؛ یكی اجل حتمی و دیكری غیر حتمی.

زمان اجل حتمی تنها در علم خداوند است و هنگامی كه فرا رسد حتی یك لحظه هم كم و زیاد نمی شود: «و اذا جاء اجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون»؛[9] هنگامی كه اجلِ(حتمی)آنان برسد، حتّی یك لحظه هم عقب و جلو نمی افتد.[10] و اجل حتمی مثل سایر امور است كه و لو تعیین هم شده باشد، با وسائلی قابل تغییر است. این وسائل همان پاكسازی روح از صفات رذیله و انجام كارهای شایسته می باشد؛[11] كه در میان این اعمال برخی اثر بیشتری در طولانی شدن عمر دارند و لذا در متون دینی بیشتر مورد تأكید قرار گرفته اند. حتّی انسانهایی كه مداومت بر این امور ندارند(و طبعا روح خود را از آلودگی ها تصفیه نكرده اند)هنگامی كه یكی از این اعمال صالح را انجام می دهند تا شب هنگام بلكه گاهی تا چند روز نشاطی در خود احساس می كنند؛ این امر موجب تقویت اعصاب و روان آنها گشته و به طور طبیعی در طولانی شدن عمر آنها اثر مثبت دارد. حتّی برخی افراد، بعضی از اعمال شایسته چشمگیر و بزرگ خود را پس از سالهای متمادی هم كه به یاد می آورند دارای نشاط می شوند. در اینجا بد نیست به عنوان نمونه یك مورد مهم از این امور را بر پایه ی منطق و تجربه مورد بررسی قرار دهیم تا ببینیم كه دستورات دین مبین اسلام 100% بر اساس حقیقت استوار است:

در فرمایشات دین مقدس اسلام به مسأله صله ی رحم سفارشات فراوانی شده است و صریحا این مطلب بیان شده كه صله ی رحم موجب طولانی شدن عمر و قطع رحم باعث كوتاهی آن می گردد. همان طور كه بارها خود تجربه كرده ایم، وقتی انسان با یكی از بستگان خویش خصوصا هر چه نزدیكتر باشد دیداری تازه می كند، در همان برخورد اول چنانچه احیانا سوء ظن هایی در ذهن طرفین ایجاد شده باشد از بین می رود و بعد هم كه با یكدیگر مشغول صحبت و احوال پرسی می شوند، علاوه بر رفع كینه ها، دو طرف غم و غصّه های ناشی از زندگی روزمرّه را نه تنها در آن مجلس فراموش می كنند، بلكه پس از جدایی از یكدیگر نیز آثار آنها به شدت تضعیف شده است. و با همین حساب منطقی و معقول علاوه بر سایر فوائدی كه برخی قابل بیان نیست و انسان تنها به صورت باطنی آنها را متوجه می شود، در می یابیم كه با انجام این عمل صالح(صله ی رحم)عمر افراد بایستی طولانی گردد. البته این نكته لازم به ذكر است كه این عمل پسندیده نیز همچون سایر اعمال نبایستی با گناه مخلوط گردد؛ چون نتیجه تابع گناه است. حال به ادامه ی بحث برمی گردیم؛ گفتیم كه پاكسازی روح از آلودگیهای نفسانی و انجام اعمال صالحه باعث طولانی شدن عمر می گردد و از همین رو است كه در شب قدر كه مهمترین شب سال و مطابق صریح كلام پروردگار مهربان ارزش آن از هزار ماه نیز بیشتر است و شب تغییر و تعیین امورات انسان است، مهمترین مسأله ای كه پس از كسب معرفت پروردگار مورد تأكید قرار گرفته است، مسأله درخواست طول عمر و سلامتی است. لذا سفارش گردیده كه از جمله درخواست های مهم در آن شب، طولانی شدن عمر همراه با سلامتی باشد. این موضوع حاكی از آن است كه امكان تغییر و طولانی شدن عمر در آن شب(و سایر اوقات سال)وجود دارد؛ این امر به وسیله ی اعتراف به تقصیرات و گناهان و تعهد دادن بر ترك آنها و انجام اعمال صالحه و توبه از گذشته و جبران امور ضایع شده، دعا و نیایش و تضرّع و خصوصا در پناه ثقلین(قرآن و عترت)امكان پذیر است. البته آنچه را نهایتا درباره ی میزان عمر یك انسان رقم خواهد خورد، خداوند با علم بی نهایت خود از قبل می داند و این امر لطمه ای به اصل مطلب نمی زند.

از جمله آیاتی كه هر دو نوع اجل را متذكر گردیده آیه 2 از سوره مباركه ی انعام می باشد كه می فرماید:

«هو الّذی خلقكم من طین ثمّ قضی اجلاً و اجلٌ مسمّی عنده»؛ خداوند آن خدایی است كه كه شما را از گِل آفرید(اشاره به شروع عمر دنیوی)و اجلِ(حتمی شما را)تعیین كرد و اجلِ(معروف و پایان عمر دنیوی كه)نام برده شده(است)نیز، نزد خدا [معلوم] می باشد(كه مراد اجل غیر حتمی است).

مجدداً نكته ی دیگری را تذكر می دهیم و آن این كه خداوند نیز كه اجل حتمی را برای انسان تعیین می كند و قابل تغییر هم نمی باشد، این امر مهم را با توجه به علم بی نهایتش به اعمال و رفتاری كه بندگان در آینده انجام خواهند داد و احتساب آنها در میزان تغییر عمر طبیعی بشر، این اجل را در همان ابتداء آفرینش رقم زده است. البته این مطالب یكی از مباحث بسیار دقیق اعتقادی و كلامی است كه در جای خود قابل بحث است. اكنون كه سخن بدین جا رسید می گوییم:

خداوندی كه خود قادر است تمام آفات و بلایا و یا عوارض ناشی از ابتلاء به آنها را از هر فردی خصوصا حجت ونماینده ی خود در عالم هستی دفع نماید و از طرفی میزان عمر همه كس را تنها او تعیین می كند، چرا نبایستی بنا به مصالحی كه تنها خود از آن اطلاع دارد این كار را در مورد وجود مقدس امام عصر ارواحنا فداه انجام دهد و آخرین ذخیره ی خود برای هدایت بشر را تا زمان برپایی حكومت عدل آن حضرت، از جمیع آفات و بلایا حفظ ننماید؟ خدایی كه كسی را یارای پرسش از او و كارهایش نیست و او است كه حق دارد از اعمال و تصمیمات بندگان سؤال نماید.[12] چون تنها او عالم مطلق و حكیم است؛ یعنی تمام امور را با علم 100% انجام میدهد و هیچ خطا و اشتباه و فسادی در كارهای او راه ندارد؛ خصوصاً كه خود در قرآن شریف در معرفی خود بر انجام این امر(زنده نكه داشتن یك انسان با عمر طولانی)ضمن بیان زیباترین و جذّابترین داستانهای حكمت آمیز، به این مسأله اشاره كرده است؛ آنجا كه با نقل جریان حضرت یونس علی نبینا و آله و علیه السلام، برای تربیت و مجازات ایشان می فرمایدكه سه روز در شكم ماهی زیست؛ با وجود اینكه این مسأله از نظر علمی و امورات عادی و طبیعی حتّی برای یك ساعت هم غیر ممكن است و تنها با علم وقدرت پروردگار و با دخالت او در امور(دفع عوارض ناشی از این مسأله)امكان پذیر است؛ زیرا شكم ماهی بدترین سلولهای انفرادی است كه از كمترین امكانات ادامه ی حیات نیز بی بهره می باشد. عدم وجود اكسیژن، مهمترین این لوازم می باشد و این صرف نظر از تنگناهایی همچون فشار معده ی ماهی، رطوبت فراوان و. . . (كه با تفكر بیشتر ملموس می گردد) می باشد. آنچه مسأله را مهمتر می كند این است كه خدای تعالی می فرماید: اگر حضرت یونس علی نبینا و آله و علیه السلام، از تسبیح كنندگان نبود.[13] تا روز قیامت در شكم آن ماهی زنده می ماند و روزگار سپری می شد. با دقت در این مسأله در می یابیم كه وقتی خداوند قادر است یك انسان را در جایی كه از نظر امكان ادامه ی حیات بدترین مكانها می باشد، تا میلیونها سال [14] حفظ زنده نگه دارد، پس می تواند در فضای آزاد كره ی زمین(كه بسی راحت تر است)نیز انسانهایی را تا هر زمان كه بخواهد با سلامتی كامل زنده نگه داشته و حفظ نماید.

؛ بنابراین این مسأله كاملا عقلی و علمی است كه چنانچه بشر قادر باشد این عوامل و آفات سلامتی بدن را از خود دور نماید عمر او طولانی می گردد و این موضوع نیازمند سه مؤلفه می باشد:

اول، علم و آگاهی داشتن و شناسایی این عوامل؛ دوم، علم و قدرت برای جلوگیری از ضرر آنها به بدن؛ سوم، وظیفه بر حفظ خود از این گونه آفات.

اكنون با بیان دیگری دلیل خود را مطرح نموده و می گوییم:

طبق اصول مسلم ودلایل عقلی (كه در جای خود مفصلا با استدلالات متقن بحث شده و ثابت گردیده) امام زمان علیه الصلاة و السلام علم و دانش همه چیز از جمله این امور را از طرف خداوند دریافت نموده و به عنوان آخرین وصی از اوصیاء الهی وظیفه ی حفظ جان خود جهت برقراری حكومت عدل در سراسر جهان را عهده دار می باشند. لذا نه تنها قادر هستند تحت هر شرایطی در هر محیطی جان خود حفظ نمایند؛ بلكه این امر به عنوان امری واجب بر عهده ی آن حضرت می باشد.

علاوه بر این دلایل زیستن افراد با عمر طولانی در گذشته و حال مطلب ما را تقویت می كند؛ زیرا مهمترین و بهترین دلیل بر امكان چیزی، وقوع آن است. ما به ذكر نام برخی از این افراد به طور مختصر پرداخته و تحقیق بیشتر در این زمیته را به عهده ی خواننده ی محترم می گذاریم:

در تورات عمر ذوالقرنین 2000 سال ذكر شده، اما مسلمانان عمر وی را 1500 سال می دانند؛

عوج ابن عنّاق(نام پدرش سبحان ونام مادرش عنّاق)در زمانی كه هنوز حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام، زنده بود متولد شد و تا زمان حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام، زندگی می كرده و توسط آن حضرت به قتل رسیده است و مجموعا 3600 سال عمر كرد.

مطابق آنچه در صریح بسیاری از روایات آمده، حضرت نوح علی نبینا و آله و علیه السلام، 2500 سال عمر كرد و 950 سالِ معروف، مربوط به مدت زمان تبلیغ ایشان در میان قومش بود.

حضرت آدم علی نبینا و آله و علیه السلام، حد اقل 930 سال زندگی نمود.

حضرت خضر علی نبینا و آله و علیه السلام، از هنگام ولادت تا كنون زنده است. حضرت موسی مدت كوتاهی كسوت شاگردی ایشان را پوشید. در زمان ما نیز در برخی تشرفات به محضر مبارك حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف (مانند تشرف اسماعیل هرقلی) ایشان را با آن حضرت دیده اند و هم اكنون ایشان از ملازمان حضرت ولی عصر علیه السلام می باشند.

حضرت عیسی بن مریم كه هم اكنون بیش از 2006 سال از عمر شریفشان می گذرد و در یكی از كرات آسمان چهارم زندگی می كنند؛ خدای تعالی در قرآن كریم می فرماید: «و ما قتلوه و ما صلبوه و لیكن شبّه لهم. . . بل رفعه الله الیه»؛ و او را نكشتند و به صلیب هم نكشیدند؛ منتها كار بر آنها مشتبه شد. . . بلكه خداوند او را به سوی خود بالا برد.[15]

حضرت الیاس كه از پیامبران است از زمان ولادت تا كنون زنده است.

لقمان بن عاد 3500 سال.

دومغ پدر ریان 3000 سال.

ریان بن دومغ 1500 سال.

ضحّاك و طهمورث هر یك حدود 1000 سال.[16]

 

پی نوشت ها :

1- اولین دانشگاه و آخرین پیامبر.

2- مقدمة نوید اسلام.

3- مجله المقتطف، سال 95 یا 59، شماره 3.

4- مجله مرزهای ایران و آمریكا شمارة 10.

5- مجله دانشمند, سال 47, شماره 4.

6- روزنامه اطلاعات شماره , 977.

7- نور دانش شماره 6 , دروه جدید سال 5.

8- شیعه در اسلام، ص 151.

9- سوره اعراف، آیه 7.

10- ساعت در زبان عربی با آنچه در فارسی مصطلح است، تفاوت داشته و الزاما 60 دقیقه نمی باشد؛ بلكه قسمتی از زمان می باشد كه كمترین آن یك لحظه است.

11- همچون نماز، روزه، حج، جهاد در راه خدا، پرداخت خمس و زكات، صدقات، انفاق به تهی دستان، صله ی ارحام، مداومت بر تلاوت قرآن، مهربانی، كمك به ایتام و. . .

»-12لا یسئل عمّا یفعل و هم یسئلون«؛ [خداوند] از آنچه انجام می دهد سؤال نمی شود و این بندگان هستند كه بایستی جوابگوی امور مربوط به خود باشند(سوره انبیا، آیه 23).

)-13به اشتباه خود اعتراف نمی كرد و تقصیر را به گردن خود نمی گرفت) كه این مسأله را ضمن موارد زیاد كننده ی عمر برشمردیم.

14- لازم به یادآوری است كه هیچ كس از لحظه ی دقیق وقوع قیامت خبر ندارد؛ لیكن با توجه به اخباری كه در قرآن راجع به زمان وقوع آن آمده است، می توان به عنوان تقریب گفت میلیونها سال تا آن زمان باقی است. به عنوان نمونه می فرماید: قیامت زمانی است كه خورشید و سایر ستارگان نور خود را از دست بدهند و یا كوهها پودر گشته روان شوند. با توجه به این كه می بینیم حتّی طی قرنهای متمادی شدت كاهش انرژی خورشیدی، كه خود یكد از ستارگان است، بسیار اندك بوده و یا میزان فرسایشی كه در كوهها توسط باران و رویش درختان و سایر عوامل طبیعی صورت گرفته قابل توجه نیست، لذا باید بگوییم كه میلیونها بلكه صدها میلیون سال دیگر تا قیامت باقی است؛ اما لحظه ی دقیق وقوع این حادثه عظیم و حساس را نمی دانیم.

15- سوره نساء، آیات 156 و 157.

16- این اسامی از كتاب »عدلگستر جهان« تألیف حضرت آیت الله حاج سید محمد علی كاظمینی بروجردی قدّس سرّه الشریف می باشد.

 

منبع : سایت مهدویت


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: